گلبرگ یاس

پیام های کوتاه
  • ۲۶ بهمن ۹۲ , ۰۱:۱۸
    پیام
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۴ آبان ۹۰، ۲۲:۳۵ - سرباز گمنام
    خدا قوت
پیوندهای روزانه

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۱ ثبت شده است

بیاموزیم: بیش از آنکه ما را بفهمند، دیگران را درک کنیم.
بیا موزیم : که مرد بزرگ به خود سخت می گیرد و مرد کوچک به دیگران
بیا موزیم: که دانش خود را به دیگران آموزش دهیم و دانش دیگران را بیاموزیم.
بیاموزیم: پیش از آنکه دوستمان بدارند، دوست بداریم
بیاموزیم: همیشه فردی خوش باقی بمانیم چرا که زندگی و موهبت های آن را دوست می داریم.
بیاموزیم: اگر چه از هر چیزی بهترینش را نداریم ، ولی از هر چیز که داریم بهترین استفاده را بکنیم.
بیا موزیم: آنچه امروز در دست داریم ، ممکن است آرزوی فرداهایمان با شد.
بیاموزیم: زندگی مثل یک نقا شی است، با این تفاوت که در آن از پاک کردن خبری نیست.
بیاموزیم: که هیچ روزی از امروز با ارزش تر نیست.

داستان سه پاکت نامه آماده کن و وسایلت را جمع کن...

 آقای نوروز علی پور به تازگی مدیرعامل یک شرکت بزرگ شده بود. ... مدیرعامل قبلی یک جلسه خصوصی با او ترتیب داد.

در آن جلسه سه پاکت نامه دربسته که شماره های 1 و 2 و 3 روی آنها نوشته شده بود به او داد و گفت: «هر وقت با مشکلی مواجه شدی که نمی توانستی آن را حل کنی، یکی از این پاکت ها را به ترتیب شماره باز کن

چند ماه اول همه چیز خوب پیش می رفت تا اینکه میزان فروش شرکت کاهش یافت و آقای علی پور بد جوری به درد سر افتاده بود. در ناامیدی کامل، آقای قلی پور به یاد پاکت نامه ها افتاد. سراغ گاوصندوق رفت و نامه شماره 1 را باز کرد. کاغذی در پاکت بود که روی آن نوشته شده بود:

 «همه تقصیر را به گردن مدیر عامل قبلی بینداز

آقای علی پور یک نشست خبری با حضور سهامداران برگزار کرد و همه مشکلات فعلی شرکت را ناشی از سوء مدیریت مدیر عامل قبلی اعلام کرد. این نشست در رسانه ها بازتاب مثبتی داشت و باعث شد که میزان فروش افزایش یابد و این مشکل پشت سر گذاشته شد.

یک سال بعد، شرکت دوباره با مشکلات تولید توأم با کاهش فروش مواجه شد. با تجربه خوشایندی که از پاکت اول داشت، آقای علی پور بی درنگ سراغ پاکت دوم رفت. پیغام این بود:

«تغییر ساختار بده و برنامه ریزی دوباره انجام بده

 آقای نوروز علی پور به سرعت طرحی برای تغییر ساختار اجرا کرد و باعث شد که مشکلات فروکش کند.

بعد از چند ماه شرکت دوباره با مشکلات روبرو شد. آقای علی پور به دفتر خود رفت و پاکت سوم را باز کرد. پیغام این بود:

«سه پاکت نامه آماده کن و وسایلت را جمع کن