از چند خان و تا قم دویدم
که تو رو ببینم وندیدم
سعادت نبود حتما آقای محله گفت
می گفت شاید حرف زدی باهام نشنیدم
اخه پر از گناه و بدی ام مهدی
ناراضی ام بدجور از خودم مهدی
کجایی که با اشکام پاتو بشویم
عشم فرج و منتظر ظهورم
مهدی سنگ رو یخ کردی مارو
این همه صدات میزنیم دست مارو
نمیگیری و نمیشنوی این دعارو
مهدی تا کی صدابزیم خدارو